روز جهانی ماما
زهره فتحآبادی: از اینکه خدمت رسان مردم هستم برایم ارزشمند است
در آستانه روز جهانی ماما (15 اردیبهشت) با زهره فتحآبادی پیشکسوت مامایی مرکز بهداشت جنوب تهران گفتگو کردیم.
به گزارش روابط عمومی مرکز بهداشت جنوب تهران، متن کامل مصاحبه را در ادامه می خوانید.
در ابتدا خودتان را معرفی کنید؟
زهره فتحآبادی متولد 1345 و متولد تهران هستم و در حال حاضر در پایگاه شماره نوشش مشغول به کار هستم از سال 1370 فارغالتحصیل شدم و بهصورت خصوصی در یک مطب در استان تهران و شهرستان بوستان مشغول به کار شدم. از سال 87 در پایگاههای مشارکتی و سپس در پایگاههای سلامت مشغول به کار شدم.
چطور وارد رشته مامایی شدید؟ آیا علاقهمند بودید؟
برای اینکه پدرم کارمند دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه تهران بود کمی آشنایی با رشته مامایی داشتم و به شغلم علاقهمند بودم و هستم و از اینکه خدمت رسان مردم هستم برای من ارزشمند است.
مشکلاتی ماماها چیست و از مسئولان چه خواستهای دارید؟
ما برای اینکه در بخش خصوصی سلامت کار میکنیم، مشکلاتمان بارها و بارها مطرحشده یکی از مهمترین مشکلات در خصوص پرداختیهای دادهشده به پایگاهها است. من بهعنوان مسئول پایگاه مسئولیتهای بزرگی دارم و کارکناني که با ما کار میکنند مشکلاتی مانند بیمه و مالیات داریم و این مسائل بسیار بیشتر از یک ماما هست که در پایگاههای دولتی مشغول به کار است ولی متأسفانه پرداختیها آنطور که باید باشد نیست و ماماهایی که در پایگاهها کار میکنند سنوات سالیانه برای آنها در نظر گرفته نمیشود و سختیهای زیادی دارند. مسئولیت بزرگی بر دوش آنها است در حال حاضر تعداد زیادی از باردارها به دليل سبک زندگی و نداشتن فعالیت بدنی در خطرپذیری بالا هستند و باعث فشارخون و دیابت بارداری در آنها شده است. برای ماماها که مسئول آنها هستند مسئولیت خیلی بزرگی است ما بیمه مسئولیت نداریم و هر فرد مامایی باید خودش بیمه مسئولیتش را انجام دهد مامایی که بهعنوان مسئول پایگاه هست باوجوداینکه در این سیستم کار میکند، خودش را باید بیمه اختیاری کند.
در طرح خدمت گاهی اوقات بارداری به پایگاه مراجعه میکند و حدود یک ساعت وقت میگذاریم برای آن و یک خدمت برای ما حساب میشود. با توجه به مسئولیت ما و صرف زمان زیادی که برای بیمار صرف میکنیم باید بهگونهای حساب شود که نسبت به خدمتهای دیگر ارزشمندتر باشد.
امسال با توجه به کووید 19 ما مشکلات بیشتری داشتیم و سعی کردیم در واتس آپ با باردارها ارتباط برقرار کنیم با آنها برای کوچکترین مشکل ارتباط برقرار کنیم با توجه به طرح غربالگری از روز اول عید در کنار همکاران حضور داشتیم در هنگام غربالگری بارداران جدید را شناسایی میکردیم و از آنها خواسته میشد نسبت به تشکیل پرونده اقدام کنند. تعطیلات عید و کووید 19 باعث شده بود که خیلی از مطبها تعطیل و باعث سردرگمی بارداران شود که ما توانستیم با همکاری همدیگر آنها را کنترل کنیم.
سعی میکردیم بارداران بهصورت تلفنی با کارشناسان تغذیه و سلامت روان در ارتباط باشند، مسائل و مشکلاتشان را با آنها در میان بگذارند و با متخصصان زنان از طریق ستاد ارتباط برقرار کردیم تا اگر مشکلی داشتند مشکلشان رفع کنیم.
بهترین خاطرهای که در دوران کار مامایی داشتید را برای ما بفرمایید؟
من در مدت 28 سال خدمت هنوز کار کردن را دوست دارم و جزو نیازهای روحی من است و یکی از بهترین خاطرهای که دارم این است که در سال 70 به بعد که در استان تهران مطب داشتم بارداری وارد مطب شد این باردار در زمان ورود به مطب وقتی جلوی در مطب رسید دمپایی خودش را جلوی در مطب درآورد و داخل مطب شد و بعدازاینکه به او گفتم، برگشت و دمپایی را پوشید و وارد شد سپس از او خواستم که روی ترازو برود و او بهعنوان یک زن باردار نمیدانست چگونه روی ترازو بایستد و من او را راهنمایی کردم که باید روی کفه ترازو قرار بگیری تا بتوانم وزنت را اندازه بگیرم منظور من از یادآوری این خاطره این بود که یک ماما گاهی وقتها باکسانی در ارتباط است که باید از کوچکترین آموزشها برای یک فرد استفاده کند و آموزشهای لازم را در دوران بارداری را در اختیار آن قرار دهد.
این خاطره برای من خیلی ارزشمند است چون فکر میکنم در منطقهای کارکردم که میتوانستم خدمت بزرگی را به مردم ارائه کنم و در آنجا متوجه شدم با چه قشری از مردم در ارتباط هستم و یا بیماری یک کیک کوچک بهعنوان شیرینی برای من آورده بود برای اینکه من از او ویزیت دریافت نکرده بودم و برای من لحظهی خیلی خوبی بود و مردم به هر طریقی که میتوانند از من قدردانی میکردند.
در خصوص آقای دکتر، برادرتان که مرحوم شدند بفرمایید؟
برادر من 18 اسفند 98 مرحوم شد، متخصص طب اورژانس بیمارستان چمران بود و در بیمارستانهای الغدیر و ساسان نیز فعالیت داشت فرد بسیار مؤمن و متعدی بود و هر کاری که انجام میداد خدا را در نظر میگرفت و 25 تا فرزند را سرپرستی میکرد و توجه خاصی نسبت به این بچهها داشت و بعضی از آنها را از ابتدایی تا دانشجویی سرپرستی میکرد.
او بیشتر سعی میکرد از استانهای محروم کشور مانند استانهای ایلام، کردستان، سیستان و بلوچستان، آذربایجان، همدان و استان مرکزی سرپرستی فرزندان را قبول کند توجه او فقط کمک مالی نبود و او کمبودهای آنها را میدانست و رفع میکرد در جریان زندگیشان بود و این فرزندان کارنامههای درسی خود را برای برادرم میفرستادند چون روی تحصیل و درس خواندن این کودکان تعصب خاصی داشت.
در رابطه باکارش خیلی صادقانه کار میکرد و سعی او بر این بود که به بهترین نحو درمان را برای بیمارهای خودش انجام دهد همیشه عاشق شهادت بود و دوستان شهید هم زياد داشت و در زمان جنگ بهعنوان دانشجو به جبههها میرفت و در چند بیمارستان در اهواز کمک میکرد. کاری که انجام میداد برای او مهم بود که با رضایت خدا باشد و با پدر و مادر خود خیلی مهربان بود. او یک فرزند و پدر ایده آل بود و وقتی وارد خانه میشد دست و پای پدر و مادر خود را میبوسید ما در زندگی فرد بزرگی را از دست دادیم.
روز ماما بر شما و همکارانتان مبارک ممنون از وقتي که در اختيار ما قرار داديد.
ارسال نظر